تبسم جانتبسم جان، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

تبســـــــــم زندگی

دنیای دو سالگی

زمان زیادی تا دوسالگی دخترک شیرین زبانمان نمانده..این روزها خانه مان پر شده از قهقه های جانانه و حرف های کودکانه و شور و هیجان و بازی و شیطنت دلبرکان شیرینم..حالا هر روزی که شروع می شود مثل روز قبلمان نیست..عزیز دل مادر هر روز با یک توانایی و پیشرفت جدید شگفت زده مان می کند..   حالا دیگر آن نوپای کنجکاو چند ماه پیش برای خودش کودکی شده که دارد تمرین استقلال می کند و می خواهد هر کاری را آن طور که دلش می خواهد انجام دهد..غذا را باید خودش به تنهایی بخورد..آب را هم در لیوان کوچکش ، آن هم کم کم و با قاشق باید بنوشد!!..سعی می کند خودش جوراب به پا کند..خزانه لغاتش چندین برابر شده، اگر چه کماکان خیلی از لغات این زبان کودکانه را من می فه...
8 مهر 1394

خداحافظی با شیر مادر

22 ماه شیرین ...نفس به نفس هم...نعمتی است دخترم... اما دیگر وقت خداحافظی رسیده... از شیر گرفتن سخت است، مسئولیت سنگین و عذاب آوری است که من میدانم درست است و بایدی در پسش پنهان است، اما تو نمیدانی، بایدش را درک نمیکنی و تا مدت های مدید هم در خلوت قلبی ات مرا برای آن نمی بخشی.  می دانم که شیر مادر نخستین چیزی است که تو پس از زمینی شدنت جایگزین همه آن داشته های از دست رفته کردی و به واسطه گری اش با دنیا آشتی نمودی.  می دانم که برای تو تنها خود شیر مطرح نیست، شیر خوردن یعنی آغوش، مهر مادری ،آرامش، خواب،رویا و همه دار و ندارت... اما چاره ای نیست دخترم... برایت از خداوند بزرگ رزق و رو...
8 مهر 1394
1